باغداری که با فروختن گردو صادراتی زندگیش تغییر کرد

گردو برای تصمیم‌گیری سریع و غریزی تکامل یافته است – و عقب‌نشینی بسیار سختی برای پاسخگویی به سؤالاتی است که ما می‌توانیم آن‌ها را سؤالات بزرگ مرتبه اول بدانیم. همیشه انجام دادن بیشتر از انعکاس، عمل کردن به جای تجزیه و تحلیل بیشتر خواهد بود. به یاد داشته باشید که فلسفه در بهترین حالت 2000 سال قدمت دارد.

ما ترجیح می‌دهیم یک کسب‌وکار را به همان شکلی که همیشه اداره می‌شود ادامه دهیم تا اینکه متوقف کنیم و بپرسیم: کمک درست به مشتریانمان چه معنایی دارد؟ ما برای رزرو تعطیلات عجله داریم تا مکث کنیم و در مورد آنچه واقعاً در سفرهای گذشته لذت می بردیم فکر کنیم. ما آرزوی ورود به روزنامه‌نگاری را داریم، زیرا از «خلاق» بودن لذت می‌بریم تا اینکه اجزای سازنده علایق خود را تجزیه و تحلیل کنیم. بنابراین ما از ابهام، ناسازگاری و سردرگمی خود غافلیم.

این گردو صادراتی به قدری بد است که فکر می کند، اغلب به گردوی دیگری در نزدیکی خود نیاز دارد تا در راهش به آن کمک کند. به دلیل حقایق دشواری که گردو ممکن است کشف کند، فکر کردن باعث ایجاد اضطراب و میل به دویدن سریع در جهت مخالف می شود. اما در حضور یک گردوی دیگر، نمی‌توانیم به این راحتی پیچ و مهره ببندیم و به وب برگردیم.

به همین دلیل است که فلسفه به عنوان یک گفتگو شروع شد و روانکاوی به این بستگی دارد که دو نفر افکار و معاشرت های یک نفر را باز کنند. متأسفانه، ما به ندرت از گردوهای دیگر درخواست می کنیم تا به ما در تجزیه و تحلیل کمک کنند، و معمولاً زمان را با گردوهایی می گذرانیم که بیهوده در مورد ورزش یا آخرین رسوایی افراد مشهور صحبت می کنند.

به طور خلاصه، گردو در دیدن آنچه که دیگران انجام می دهند بسیار خوب است، اما به سختی می تواند بینش خود را به دست آورد. ممکن است سی سال طول بکشد تا به تدریج بینشی را که برای یک غریبه در عرض 2 دقیقه آشکار بود به دست آورید. به نظر می رسد گردو ماشینی است که برای نگاه کردن به خودش طراحی نشده است (مانند چشمان ما وسط پشت ما را نمی بینند).